منظومة نگارستان چین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

ارتباط فرهنگی و اقتصادی دو تمدن کهن ایران و چین پیشینه‌ای دیرینه و دراز دارد. شاعران و نویسندگان پارسی‌گو همواره از مضاف و منسوب به چین در آثار خود یاد کرده‌اند. ازجمله بازتاب‌های چین در ادبیات فارسی، نقش آن در داستان‌ها و افسانه‌های کهن ایرانی است. در این داستان‌ها چین همواره نقطه‌ای عجیب و دوردست است که قهرمان برای وصال به محبوب یا کاری سخت یا جنگ باید بدان جا رود تا از پس آزمون پهلوانی و سرآمدی برآید. چین سرزمین آرزوهاست. عشاق ایرانی معشوقان خویش را از زیبارویان چینی برمی‌گزیدند تا هم انتخاب شایسته‌ای کرده باشند و هم راه دوری درنوردند تا در این راه دراز ماجراهای قهرمانی خود را پشت سربگذارند و پابندی و توان خود را در عشق به معشوق به اثبات رسانند. زیبارویان و عشاق چینی در عاشقانه‌های ایرانی، همواره نقشی اساسی داشته‌اند. در این مقاله با یک منظومة کمتر شناخته شده نگارستان چین آشنا می‌شویم که داستان عشق دو شاهزادة چینی و مرگ آن‌ها به دست شاه و زنده شدن آن‌ها به دست امام حسن (ع) را به تصویر می-کشد. این منظومه در عهد صفویه و سرودة میرزا احمد سند است. در این منظومه ضمن تحلیل جنبه‌های ادبی و تاریخی، اشارات شاعر به مضاف و منسوب به چین را نیز تبیین می‌کنیم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Order of Negarestan China

نویسنده [English]

  • Hasan Zolfagari
Professor, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Humanities, Tarbiat Modares University
چکیده [English]

The cultural and economic relationships between the two ancient civilizations of Iran and China have a long history in ancient Iranian stories and myths. One of these stories is the Chinese Negarestan Poem. This story narrates the story of Chinse king's daughter and a Chinese minister's son who are in love and are killed by the sword of the King of China and revived by Imam Al-Hasan. This short romantic feature by Mirza Ahmad Sindh contains 266 verses in the "Bahr Hazaj." The composer of this poem, Mirza Ahmad Sindh, is one of the less known but tasteful poets of the Safavid era. According to his oldest manuscript, he used to live before 1775. His other poem, "Chah Vesal Lily and Majnoon," is known for its fame. Other than these two, he has a few other short poem books, namely "apples and palms," "Dervish's advice to Majnoon," and "The testimony of two partridges, Samand and Bidel." Chinese Negarestan, along with his other work," Chah Vesal Lily and Majnoon," was published in 1996.
The language of poetry in the book is simple and close to people's language. The book's descriptions are the description of the lover and beloved, the description of the death of the lover and the beloved, the description of the courier, the resurrection of the lover and the beloved, the description of Imam Hasan.  One of the poet's initiatives is the presence of China in all verses. In the first 115 verses of this story, the tasteful poet brought China into all verses and created a poetic image with each one.
In this story, both lover and beloved are from the royal family. Imam Al-Hasan revives the two lovers. The story has a religious purpose of reinforcing the religious foundations in readers. Imam Al-Hasan as the savior and intermediary of the story by reviving the lovers, causes the Shah and the Minister of China to convert to Islam.
In this story, the poet has chosen "China" as the story's geography and has made many ironies, terms, and references with it, and has expressed what has been attributed to it along with amphibology. Choosing China as the site of an accident and a crime is not an unprovoked story. In poetic traditions, China has always been a land of beauties and dominant painters and exquisite merchandise. Its remoteness and long distance from Iran have been a proverbial way to emphasize perseverance in work. However, China has always been a source of illustration in classical, mystical, and folk literature. In the old geography books, China was the last place of the seven continents. Since an astrological sign, star, and a color was assigned for each continent, China's sign was Libra, and its star was the sun, and its day was Friday. In literary texts, China is referred to as the main part of Turkestan, Tibet, and current China. Still, sometimes analogies made to "Kashgar" and "Khotan" and "Khata" as beauties, and painters attributed them to each other. Moreover, China and Chegel have also sometimes been used together in poems. Besides, North China or Turkestan sometimes has been referred to as "Chin-O-Machin."
For these reasons, the poet has made illustrations with China in 115 verses. In this story, the poet has chosen "China" as the geography of the story and has made many ironies, terms, and references with it, and has expressed what has been attributed to it along with amphibology; Such as China's Khaqan and Faghfoor, Beauties of  China, Chinese Lovers, China Painters, China House, China Gallery, Chinese Tune, Chinese Shield, Chinese Musk, Chinese Deer, Chinese Dinar, Chinese Idol, Chinese hair, Chinese Eyebrows, Chinese Face, Chinese Chin, Chinese Dragon, Chinese Eyebrows, Chinese Mirror, China Jamaat, Chinese Parand (Inked sword), Chinese Parand (Delicate Silk), Chinese Diba, Chinese bowl, Chinese Cup, and Chinese Market.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Negarestan
  • China
  • Mirza Ahmad Sindh
  • Folk Legends
  • Persian Literature

تهرانی، آغابزرگ (1387- 1355)، الذریعه الی التصانیف الشیعه، نجف، تهران و بیروت: دارالاضوا.

جعفری علی‌اکبر و حمیدرضا پاشازانوس (زمستان1392)، چین در شاهنامه فردوسی، دورة5، شمارة4، صص 59-72.

چوهدری، شاهد (بهارو تابستان 1377)، ترجمه­های متون فارسی به زبان پنجابی، فرهنگ، شمارة 25 و 26، صص 233- 268.

حافظ، خواجه شمس‏الدین محمد (1370)، دیوان، تصحیح قاسم غنی و علامه محمد قزوینی، تهران: زوار.

حسینی قنوجی بخاری، حسن­خان­بن­محمدصدیق­حسنخان بهادر (1295ق)، صبح گلشن، بمبئی: چاپخانه شاهجهانی.

خوافی، مجد (۱۳۸۲)، روضة خلد، تصحیح محمد فرخ، به کوشش حسین خدیوجم، تهران: دانشگاه تهران.

دانش‌پژوه، محمّدتقی (1348-1363)، نشریة نسخه­های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، موسسه و چاپ دانشگاه تهران.

ذوالفقاری، حسن و محبوبه حیدری (1390)، ادبیات مکتب­خانه‌ای ایران، تهران: رشدآوران.

ذوالفقاری، حسن (1395)، «حمله­نامه‌، گونه‌ای از حماسه‌های دینی پس از شاهنامه»، مجموعه مقاله‌های همایش شاهنامه پس از شاهنامه، مشهد: دانشگاه فردوسی.

رازی، محمد بن حسین، (1361) نزهه‌الکرام و بستان‌العوام، تصحیح محمد شیروانی، تهران: چاپخانه میهن.

سعدی، مصلح بن عبدالله. (1383)، کلیات، به کوشش مظاهر مصفا، تهران: روزنه.

سنایی، ابوالمجد مجدود­بن­آدم (1377)، حدیقة الحقیقه، با مقدمة محمدروشن، تهران: نگاه.

خواجوی کرمانی (1370)، خمسة خواجوی کرمانی، تصحیح سعید نیاز‌‌­کرمانی، کرمان: دانشگاه شهید باهنر.

سند، میرزا احمد (1375)، چاه وصال، به تصحیح حسن ذوالفقاری، تهران، اهل قلم.

طاهریا، محمدعلی (1345)، تذکرة شعرای دامغان، گیلان.

طایفی، شیرزاد، بویین کوی و علیرضا پورشبانان (1389)، «چین در منشور شعر فارسی»، پژوهشنامه زبان و ادب فارسی (گوهر گویا)، شمارة 3، صص160-137.

ظهیری سمرقندی (1381)، سندبادنامه، به تصحیح محمدباقر کمال‌الدینی، میراث مکتوب.

فرخی سیستانی (1363)، دیوان، به کوشش محمد دبیر سیاقی. تهران: زوار.

فردوسی، ابوالقاسم. (1345)، شاهنامه، تصحیح ژول مل. ترجمة جهانگیر افکاری. تهران: شرکت کتاب‎ها‎ی جیبی.

قصة احمد جامی ادبیات مکتب­خانه­ای ایران

کاتبی نیشابوری­، (1384)، مجمع‌البحرین، ناظر و منظور، مجموعة گنجینة بهارستان، بهروز ایمانی، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی.

کویاجی، جی، سی. (1353)، آیین‌ها افسانه‌های ایران و چین باستان، ترجمه جلیل دوستخواه، تهران: شرکت سهامی کتاب‌های جیبی.

محجوب، محمدجعفر، (1381) ادبیات عامیانه ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، چشمه.

منزوی، احمد (1983-1997م.) فهرست مشترک نسخه­های خطّی پاکستان (14جلد)، اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.

مولوی، جلال‌الدین محمد (1353)، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون. تهران: امیرکبیر.

مولوی، جلال‌‌الدین، (1385) مثنوی معنوی، به تصحیح نیکلسون، تهران: هرمس.

ناشناس(1347)، حمزه‌نامه، به تصحیح جعفر شعار، کتاب فرزان.

نائب­زاده، راضیه، صمد سامانیان (بهار1394)، «اژدها در اسطوره­ها و فرهنگ ایران و چین»، مجلة ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال یازدهم، شماره 38، ص 235-269.

نصرآبادی­اصفهانی، محمّد طاهر (1378)، تذکره نصرآبادی، تصحیح محسن ناجی­نصرآبادی، تهران: اساطیر.

نظامی، الیاس­بن­یوسف (1379)، هفت‌پیکر، تصحیح بهروز ثروتیان، تهران: توس.

نظامی، الیاس­بن­یوسف (1369)، شرفنامه، تصحیح بهروز ثروتیان، تهران: توس.

نظامی‌گنجوی‌، الیاس­بن­یوسف (1335)، شرفنامه، تصحیح حسن وحید دستگردی، تهران: ابن‌سینا.

هوی، جانگ (پاییزوزمستان1370)، «خواجوی کرمانی و چین»، نامة فرهنگ، سال دوم، شمارة 1 و 2، صص 129- 126.

ولیزاده، فیروز، ناصرنیکوبخت، حسن­ذوالفقاری (1399)، «مقایسه تحلیلی بن­مایه­های فکری مشترک داستان­های دینی ایران و هند در دورة صفویه»، فصلنامة تاریخ اسلام، سال 21، شمارة 81، بهار صص105- 134